محمداللهیاری؛ در پیش گرفتن درک متقابل
نیمه دیماه سال1388 وقتی که محسن پرویز، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، نام چهرهای جوان و کموبیش ناآشنا بهعنوان مدیر تازه اداره کتاب و کتابخوانی اعلام شد. محمد اللهیاری فومنی که در آن زمان درست 30سال داشت میز «محمدعلی رمضانیفرانی» را تحویل گرفت تا یک امام صادقی جوان، جانشین امام صادقی قبلی شود. رمضانیفرانی که سالها استاد فلسفه و منطق در دانشگاه امامحسین(ع) بود، مدت زیادی اداره کتاب را اداره نکرد و شاید گمان میرفت اللهیاری هم نتواند زیر فشارهای فراوانی که همواره به این اداره وارد است، تاب آورد اما او که کارشناسی ارشد علوم سیاسی را از دانشگاه امام صادق(ع) گرفته است، حالا سومین سال ریاستش را بر این اداره پشت سر میگذارد؛ درحالیکه در همین مدت، سه معاون فرهنگی بهعنوان رئیس مستقیم او سکان معاونت فرهنگی را در دست گرفتهاند: محسن پرویز که خود اللهیاری را منصوب کرد، بهمن دری که با همه فرازونشیبهای بسیاری که در دوسال معاونت تجربه کرد، همچنان اللهیاری را در مسند خود باقی گذاشت و حالا علی اسماعیلی که همین یکماه پیش حکم دبیری اللهیاری در بیستمین دوره هفته کتاب را امضا کرد. در طول این سهسال و بهویژه دوسال معاونت بهمن دری، معاونت فرهنگی اوضاع و احوال چندان مناسبی نداشته است اما اللهیاری با درپیشگرفتن رویکرد تسامح و درک متقابل، تا آنجا که شرایط اجازه میدهد، تلاش داشته ممیزی کتاب سرعت و دقت بیشتری داشته باشد. او حالا به مدیری پختهتر و باتجربهتر تبدیل شده است و شاید با بازگشت آرامش به معاونت فرهنگی، بعد از دوران پرتلاطم و بحرانی بهمن دری، عملکرد او در اداره کتاب، بیش از گذشته به فضای نشر کشور کمک کند.
مرتضی سرهنگی؛ نویسنده مدیر
همه آنها که ادبیات دفاعمقدس را میشناسند، بیتردید مرتضی سرهنگی را هم میشناسند. او سالهای سال است که در این حوزه فعالیت میکند و اگر نبود، آثار بسیار قابلتوجه سوره مهر نظیر دا، شنام، بابانظر، کوچهنقاشها و... نیز نبودند. سرهنگی 59ساله 24سال است که در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری فعالیت دارد؛ جایی که خود او به همراه هدایتالله بهبودی راهاندازیاش کرده و تا به حال نزدیک به 600کتاب به بازار فرستاده است. سرهنگی در طول سالهای پس از جنگ تقریبا همیشه مدیری موفق در عرصه ادبیات جنگ بوده است. دوهفتهنامه بهیادماندنی «کمان» یکی از این موارد بود که با مدیرمسئولی و صاحبامتیازی بهبودی و سردبیری سرهنگی 200شماره منتشر شد اما پس از آن، فعالیت در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، با یک حرکت فراگیر و مداوم، انتشار آثاری را آغاز کرد که شاید بتوان گفت مهمترین جریان انتشار آثار دفاعمقدس محسوب میشود. نشریه کمان که اوایل دهه80 سرانجام تعطیل شد، سرهنگی کار انتشار این آثار را آغاز کرد؛ کاری که تا به انجام برسد و نخستین آثار از این سری کتابها توسط سوره مهر به بازار بیاید، مدت زیادی طول نکشید؛ شاید در حدود چهار، پنجسال. اما وقتی نخستین کارهای این مجموعه خاطرات منتشر شد، طولی نکشید که کارهای بعدی نیز یکی بعد از دیگری به بازار آمدند و نام سوره مهر سر زبانها افتاد؛ سوره مهری که شاید عده کمی میدانستند این آثار را به همت و باجدیت و همراهی مرتضی سرهنگی در دفتر ادبیات و هنر مقاومت تولید میکند. سرهنگی به پاس تلاشهای بسیار در عرصه ادبیات دفاعمقدس، سهسال پیش بهعنوان مدیر علمی برتر مورد تجلیل قرار گرفت. از او تاکنون در حدود 25کتاب منتشر شده است.
دست راست آقای رئیس
مدیر سابق اداره نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی که حالا معاون فعالیتهای سینمای سازمان سینمایی است را میتوان دست راست جواد شمقدری دانست. علیرضا سجادپور، دوستی دیرینهای با جواد شمقدری دارد؛ دوستان گرمابه و گلستانی که حالا بیش از سهسال است مدیریت سینمای ایران را برعهده دارند. سجادپور پیش از آغاز فعالیت دولت دهم، بهعنوان عضو هیأت اسلامی هنرمندان با موضعگیریهای تند و تیزش علیه سیاستهای سینمایی شناخته میشد. خیلیها اعتقاد دارند ایده تغییر ریلگذاری سینمای ایران توسط سجادپور طراحی شده و بسیاری از تصمیمات کلان سینمایی با نظر او گرفته شده است. سجادپور به عنوان فردی که ارتباط خوبی با رسانهها دارد بیشترین گفتوگوها را با نشریات و سایتها انجام داده و تقریبا روزی نیست که اظهارنظری از او درباره مسائل روز سینما منتشر نشود. در مورد کارنامه سجادپور به عنوان مدیر اداره نظارت و ارزشیابی، صدور پروانه برای انبوهی فیلم مسئلهدار ثبت شده است؛ فیلمهایی که نمایششان در سیامین جشنواره فیلم فجر به بحرانی منجر شد که سینمای ایران هنوز گرفتار آن است. سجادپور عنوان تهیهکننده فیلم «شکلات داغ» اولین ساخته بلند سینمایی حامد کلاهداری را در کارنامه دارد.
تعامل با سینماگران
میان مدیران شمقدری، او بیشترین تعامل را با سینماگران داشته است. احمد میرعلایی به عنوان تهیهکنندهای خوشنام جای مجید شاهحسینی را در بنیاد سینمایی فارابی گرفت و در طول این مدت نشان داده که مدیری عملگراست و میکوشد تا جایی که امکان دارد مشکلات سینماگران را حل کند. میرعلایی تنها مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی است که هرگز دبیری جشنواره فیلم فجر را تجربه نکردهاست. دو سال مهدی مسعودشاهی، دبیر جشنواره بود، پارسال محمد خزاعی، دبیر بود و امسال هم محمدرضا عباسیان، دبیری مهمترین رخداد سینمایی کشور را برعهده خواهد داشت. در عوض میرعلایی در این سالها دبیری جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان را عهدهدار و موفق شد رونق را به این جشنواره و سینمای کودک بازگرداند. مدتهاست که گفته میشود میان شمقدری و میرعلایی اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد و این اختلاف نظر هم یکبار به صورت علنی امکان بروز پیدا کرد. گلایههای میرعلایی در مراسم تقدیر از برگزارکنندگان جشنواره فجر نشان از عمق اختلافاتی داشت که باعث شده همیشه شایعه کنارهگیری او از فارابی مطرح باشد هرچند به نظر میرسد در فرصت کوتاه باقیمانده این اتفاق رخ ندهد. تولید پروژههای فاخر توسط فارابی از جمله برنامههای این مدیر بهشمار میآید.
درگیر پروژه «لاله»
کارگردان «راننده سفیر» یکی از انتخابهای عجیب جواد شمقدری بود. شفیع آقامحمدیان درحالی مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی شد که برخی از مدیران قبلی این مرکز خاطرات بسیار خوبی در ذهن مستندسازان و فیلماولیها به جا گذاشته بودند. آقامحمدیان حضورش در مرکز گسترش را با تغییراتی همراه کرد؛ تغییراتی که گفته میشود بیشتر آنها- چه در ایده و چه در طراحی و اجرا- حاصل کار حسین خورشیدی معاون آقامحمدیان است. طرح اکران فیلم مستند و ایجاد پاتوق سینمای مستند که با تبلیغات و سروصدای فراوان اجرا شد پس از گذشت یک سال و ثبت یک ناکامی مطلق به فراموشی سپرده شد. شوک بعدی ایده اعلام حمایت مرکز از فیلمهای تجربی بود، بیآنکه تعریف دقیقی از فیلم تجربی ارائه شود و در ماههای اخیر هم که نام مرکز گسترش با پروژه جنجالی «لاله» گره خورده است. در شرایطی که سطح حمایتهای این مرکز از مستندسازان و فیلماولیها در حد قابل قبولی نیست و صدای بسیاری از مستندسازان و سینماگران جوان درآمده، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی؛ درگیر پروژهای شده که نه مستند است و نه تجربی. کاری که احمد میرعلایی زیربار انجامش نرفت و شفیع آقامحمدیان پذیرایش شد تا نارضایتیها را از مجموعهاش افزایش دهد.
حسین پاکدل؛ خاطرهای خوش برای تئاتر
روزی روزگاری تئاتر شهر قلب تپنده تئاتر کشور محسوب میشد اما چند وقتی است که این قلب تپنده جای خود را به تماشاخانه ایرانشهر و تماشاخانه حافظ داده است. اما چه میشود که مجموعهای با عمر 41ساله خود بههمین سادگی جای خود را به تماشاخانهای با عمر کمتر از پنجسال میدهد؟ باید گفت که در سالهای گذشته مدیریت تئاترشهر با بحرانهایی روبهرو بوده است. جای تعجبی ندارد اگر دوره مدیریت دکتر خسرو نشان با شورایی شدن مدیریت تئاترشهر را یکی از بهترین دوران تئاتر شهر بدانیم. حسین پاکدل یکی از مدیران تئاتر شهر بود که هنرمندان هنوز از دوره مدیریت او به خوبی یاد میکنند.مجموعه تئاتر شهر بهعنوان اصلیترین مکان تئاتر حرفهای ایران در سال1350 ساخته شد و در سال51 مورد بهرهبرداری قرار گرفت. فعالیت اولیه استوانه آجری تئاتری، تحت مدیریت دکتر علی رفیعی آغاز شد و طی دهههای60 و 70عبدالله انوار، مهندس حجت، آلمحمد، دانش و مجید جعفری ازجمله مدیرانی بودند که در آن دودهه برنامهریزی و مدیریت تئاتر شهر را بر عهده داشتند. از اواخر دهه70 و در دهه80 هم چهرههایی چون حسین پاکدل، مجید شریفخدایی، حسین پارسایی، شهریار رشیدعلیپور، حسین راضی، جواد افشیننژاد، مهرداد رایانیمخصوص و محمد حیدری بهعنوان مدیران مجموعه تئاتر شهر فعالیت میکردند. اما هنوز هنرمندان تئاتر دوره مدیریت حسین پاکدل در مجموعه تئاتر شهر را دوران طلایی این مجموعه تئاتری میدانند. طنز تلخ قضیه در این است که بعد از گذشت یکدهه، زمانی که حسین پاکدل بهعنوان کارگردان اثر «عشق و عالیجناب» درخواست سالن کرد، این درخواست از سوی شورای نظارت و ارزشیابی رد شد.
حسین مسافرآستانه؛ مدیریت برای تئاتر
حسین مسافرآستانه بین مدیران هنری بیشترین تعداد استعفا را دارد. آخرین پست مدیریت او را در مرکز هنرهای نمایشی باید جست که کمتر از یک سال در این پست دوام آورد و سپس به حمایت از محمد حیدری که دبیری سیامین دوره از جشنواره تئاتر فجر را برعهده داشت، از این سمت استعفا کرد. حسین مسافرآستانه، مدیرکل پیشین هنرهای نمایشی کشور، در این سالها تجربه مسئولیتهای مختلفی را در تئاتر داشته است؛ از مدیرعاملی انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس گرفته تا ریاست شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی. او در سه دولت مختلف عهدهدار این مسئولیتها بوده است. خط مشترک استعفاهای او را میتوان در علاقه او به تئاتر دانست. شاید او را بتوان تنها مدیری دانست که هنر و تئاتر را به میز ریاست ترجیح میدهد. پیش از اینکه این کارگردان تئاتری تصمیم به استعفا از مدیریت مرکز هنرهای نمایشی بگیرد، شایعاتی مبنی بر مشکلات و اختلاف سلیقههای او با معاون هنری وزیر ارشاد به گوش رسید. هرچند همواره استعفای او از سوی خودش و حمید شاهآبادی تکذیب شد اما سرانجام بعد از استعفای محمد حیدری از دبیری جشنواره تئاتر فجر، او در شهریور سال1390 از سمت خود استعفا کرد. با این حال هشت روز بعد از استعفای مسافر آستانه، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی حکمی او را به سمت مشاور در امور هنرهای نمایشی منصوب کرد.
علی مرادخانی؛ 14سال مدیریت موسیقی
اگر تاریخ مدیریت دفتر موسیقی را ورق بزنیم به یک فصل مشترک میرسیم؛ عمر مدیریت مدیران دفتر موسیقی هرگز بیش از سه سال نبودهاست. اما علی مرادخانی را میتوان تنها مدیری دانست که 14سال بر صندلی مدیریت این مرکز تکیه زده است. در دوره مدیریت وی به گواهی هنرمندان، رشد و بالندگی در عرصه موسیقی به بهترین شکل ممکن صورت گرفت. پایهگذاری جشنواره موسیقی فجر، موسیقی نواحی، جشنواره موسیقی بانوان و ... بخشی از فعالیتهای این مدیر فرهنگی است. بعد از مرادخانی، محمدحسین همافر بهمدت سه سال عهدهدار سکان مدیریت دفتر موسیقی شد و سپس محمدحسین احمدی بهمدت دوسال بر این سمت تکیه زد اما محمد علی خبری بین چند مدیرکل دفتر موسیقی، کوتاهترین دوران مدیریت را تجربه کرد. او از بهمن سال 1387عهدهدار این سمت شد و سرانجام در فروردین سال 1389از سمت خود استعفاکرد که دفتر موسیقی بهمدت یک سال و دوماه با حضور علی ترابی بهعنوان سرپرست گردانده شد و سرانجام محمد میرزمانی بهعنوان مدیرکل دفتر موسیقی انتخاب شد اما هنوز به گفته هنرمندان دوره مدیریت علی مرادخانی یکی از دورههای موفق عرصه موسیقی است. علی مرادخانی را این روزها در موزه موسیقی میتوان دید که در سال88 به مدیریت او با کمک سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران افتتاح شد. موزه موسیقی در دو سال اخیر به انتخاب کمیته اجرایی ایکوم (کمیته ملی موزهها) و نمایندگی شورای جهانی موزهها به عنوان موزه برگزیده سال انتخاب شده است.
رضا مهدوی؛ حمایت هنرمندان
معمولا هنرمندان از استعفای مدیران اگر خوشحال نشوند ناراحت هم نمیشوند اما استعفای رضا مهدوی از مدیریت مرکز موسیقی حوزه هنری بازتابهای متفاوتی بهدنبال داشت. زمانی که رضا مهدوی خبر از استعفای خود داد، جمعی از هنرمندان موسیقی در نامهای به محسن مومنی شریف مدیر حوزه هنری خواستار ابقای مدیر مستعفی مرکز موسیقی حوزه هنری شدند. کمتر پیش میآید که هنرمندان خود را در کنار مدیران هنری ببینند و خواستار ابقای آنان بشوند اما مهدوی را باید تنها مدیر موسیقی در تاریخ موسیقی بعد انقلاب به شمارآورد که بعد از کنار گذاشته شدن در دوره قبل، دوباره بهکار دعوت شد. این نوازنده سنتور و ردیفدان در سالهای اولیه دهه 80 تا سال 87مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری بود و توانست در حوزه موسیقی چند کتاب موسیقایی و ردیف موسی معروفی با ساز محسن نفر و آلبومی چهار کاسته از روایت استاد احمد ابراهیمی را منتشر کند. هرچند که مهدوی دلیل استعفای خود را کارهای پژوهشی خواند اما به همشهری آنلاین گفت: اگر چه برخی دلایل مدیریتی هم میتواند در این استعفا دخالت داشته باشد اما دلیل اصلی همان است که عرض کردم و بعید میدانم آقای مومنی مخالفتی با این استعفا بکنند. مومنی نهتنها با استعفای او مخالفتی نکرد بلکه به نامه 178هنرمند هم پاسخ نداد. هنرمندان در این نامه نوشته بودند: به شهادت اسناد و مدارک، بهترین تولیدات فاخر دهه اخیرش را از همین مرکز موسیقی حوزههنری در دوره مدیریت آقای مهدوی دیده است. سرانجام پس از گذشت یکماه از استعفای مهدوی، مدیر جدید از سوی مدیر حوزه هنری معرفی شد.